خاطره از نظر خودم جالب

  این خاطره مربوط به عید نوروز امسال میشه.

 پسرم مریض بود و علائم سرماخوردگی رو داشت، روز تعطیل بود به همین دلیل به اورژانس بیمارستان رفتیم تا دکتر پسرم رو ویزیت کنه. بعد از اینکه به دکتر شرح حال پسرم رو دادم ، آقای دکتر در کمال خونسردی بدون معاینه پسرم و در حالیکه به صندلیش لم داد گفت حالا میخواهید چکار کنید؟ من که کمی جا خوردم و در حقیقت میخواستم به دکتر بگم هیچی اومدیم عید رو خدمت شما تبریک بگیم و بریم!  ولی در واقع گفتم: اگه شما صلاح میدونید معاینه کنید اگه احتیاج به دارو هم هست یک نسخه بنویسید. آقای دکتر هم بالاخره زحمت کشید پسرم رو ویزیت کرد.

 اینقدر دکتر ربولی از سوتی مریض‌ها مینویسن، اینبار من از سوتی یک دکتر نوشتم

نظرات 1 + ارسال نظر

خوشا به حال کسایی که لینک من هستند از غم دوجهان کشککی جستند گرچه از دست بی اف و جی افهای خود خستند ولی دل به وب با حال من بستند دست و روی خو را بشستند شبانه روز تو وب من نشستند گرتو هم خواهی ببینی روی آسایش و خوشی را حرف الکی نزن و لینک بکن سارای موش موشی را منتظر جواب لینکت هستم پیشاپیش از خرید رژ لب و پنکک مست مستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد