اینکه بعضیها نوشیدندیهای خاصی میخورند ، چیزیه که به هر حال در جامعه ما اتفاق میفته. حالا این عده معمولا موقع جشنهاشون و به خصوص مجلس عقد و عروسی هم لبی تر میکنند. فقط مشکل اونجاست که اینقدر میخورند که دیگه متوجه کارها و حرفهاشون نمیشن
مراسم عقدی بود و آخر شب بعد از اتمام مراسم از پدر عروس خداحافظی میکردم که ایشون در حالیکه کله مبارکش واقعا داغ شده بود شروع کرد تعارف زدن که بفرمایید نوشیدنی میل کنید الان از صندوق عقب ماشین براتون میارم. مادر عروس کنار من بود و در حالیکه دندوناش رو محکم به هم فشار میداد با عصبانیت به شوهرش گفت باز زیادی خوردی نمیفهمی چی میگی، برو تو ماشین بشین تا همه نفهمیدن. ولی حرفها و وراجی های پدر عروس تمومی نداشت، همینطور یکبند آسمون و ریسمون میبافت و حرفهای بی ربط میزد. مادر عروس دستش رو گرفت و بردش سمت ماشین. در سمت راننده رو باز کرد و شوهرش سوار ماشین شد.
اون آقا با اون حالش رانندگی هم میکرد
پدر عروس خیلی زشته تو اون روز از این چیزا بخوره مثلا باید به مهمون ها برسه اون وقت با این حال چطوره به مهمون ها می رسه؟
بله واقعا، باید مراعات میکرد
شما از این جور عروسی ها هم میرید؟
وقتی بدونیم نمیریم ولی همونطور که معلومه این کارها علنی نیست.
مگه اینها عقلشون زایل نمیشه تو اون لحظه صحبت کردن بی فایده ست. خدا به داد ملت برسه با راننده های مست لایعقل
آمین.
خدا عاقبتمون رو ختم به خیر کنه.