این روزهام

 سلام به همه. اگه جزو خوانندگان این وبلاگ هستید باید از شما عذر خواهی کنم بابت تاخیر در نوشتن. میدونید این روزها واقعا مشغول هستم. تمام وقتم به امورات بچه هام میگذره.

 همسرجان هم که صبح میره شرکت و ساعت ۵ عصر میاد و واقعا ازش انتظار کمک ندارم، گر چه که در عین خستگی باز هم یک وقتی رو به بچه ها اختصاص میده.

 خلاصه که عیالوار شدیم، رفت.

  دیروز به مامانم میگفتم که بعضی وقتها واقعا از دست بچه ها خسته و کلافه میشم. مامانم میگه: پس من چه دل و حوصله ای داشتم با ۶ تا بچه قد و نیم قد! 

 واقعا راست میگن ها، خداییش خیلی حوصله داشتن.  خدا به ما هم صبر و حوصله بده.

نظرات 4 + ارسال نظر
دلژین 1396/09/02 ساعت 01:08 ب.ظ

همیشه تو کار این قدیمی ها میمونم با اون همه بچه چه میکردن :))
سلامت باشین همه کنار هم

من که فهمیدم نسل ما حوصله بچه داری نداره.

سنا 1396/08/24 ساعت 10:05 ب.ظ

سلام
خدا کنه تا باشه آدم سرش به بچه و زندگی گرم باشه، خاطراتش سالها بعد حسابی شیرینه
سلامتی و خوشبختی مهمون لحظه هاتون

سلام. خاطرات شیرین سالها بعد، کاملا درسته. انشالله که خدا عمری بده.
خیلی ممنون، من هم برای شما آرزوی خوشبختی و سلامتی دارم.

ربولی حسن کور 1396/08/16 ساعت 02:18 ب.ظ

سلام
درک میکنم
با تمام وجود!

سلام. ممنونم.
شما هم با داشتن شغلی پر مشغله و دو فرزند باید خیلی باحوصله باشید.

تیلوتیلو 1396/08/16 ساعت 11:11 ق.ظ

شاد و سلامت باشین کنار همدیگه

خیلی ممنون عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد