خسارت

   واسه فیلمبرداری از مراسم عروسی به یک روستا رفتیم. مجلس توی خونه برگزار میشد  در هوای گرم تابستون. به اصرار برادر داماد خیلی زود اومدیم تا واسه انجام مراسمشون دیر نشه.به همراه عروس  و داماد وارد خونه شدیم، چون مهمونها نیامده بودند و فقط ۵ یا ۶ نفر خانم تو خونه نشسته بودند، داماد گفت من فعلا میرم بیرون بعد که مهمون بیشتری اومد برمیگردم. عروس هم رفت روی صندلی که جلوی اوپن آشپزخونه بود نشست. این رو هم بگم که پشت سر عروس و روی اوپن یک پخش و باند بزرگ گذاشته بودند واسه آهنگ و موزیک. 

  خیلی تشنه بودم، دنبال آب سرد بودم که متوجه شدم یک کلمن آب طرف مقابل باند یعنی طرف دیگه اوپن آشپزخونه قرارداره، دوربین فیلمبرداری رو گذاشتم روی اپن آشپزخونه. در فاصله بین باند و کلمن آب. دوربین یک متری با باند فاصله داشت و یک متر هم با کلمن آب. داخل آشپزخونه شدم و یک لیوان برداشتم شستم و از کلمن آب کردم. هنوز یک جرعه بیشتر نخورده بودم که متوجه شدم عروس بلند شده و داره باند رو به طرف وسط اپن جایی که دوربین فیلمبرداری رو گذاشتم هول میده، لیوان آب رو ول کردم و سریع دستم رو بردم به طرف دوربین، ولی عروس بدون توجه به صدای دو تا از خانمها که گفتن مواظب باش، باند رو کوبوند به دوربین و قبل از اینکه من بتونم دوربین رو بگیرم، دوربین فیلمبرداری از روی اپن افتاد پایین. رفتم سمت دوربین، باتریش شکسته بود و در قسمت نوارش جا خورده بود و نه باز میشد و نه بسته. کلی جا خوردم، حالا باید چکار میکردم، این روستا هم تا شهرمون یک ساعت فاصله داشت و تا برم یک دوربین جدید بیارم حداقل دو ساعت طول میکشید.

 عروس خانم که یک نگاه به من کرد و یک نگاه به دوربین و بیخیال رفت سر جاش نشست. به عروس گفتم معلوم هست چیکار میکنی، چرا باند رو جابجا کردی؟ گفت: اینجا صداش بهتره. گفتم: یک متر این طرف و یا اون طرف چه فرقی میکنه؟ ببین دوربین رو چیکار کردی؟ 

 بحث کردن فایده نداشت. بهترین کار این بود که برم سراغ فیلمبردار آقا، و از دوربینی که دست ایشون بود نوبتی استفاده کنیم. با صاحب آتلیه تماس گرفتم و جریان رو گفتم، کلی مواخذه شدم که چرابیشتر مواظب دوربین نبودم و حتی برای یک لحظه هم نباید از دوربین جدا میشدم. خوب با اینکه من باعث شکستن دوربین نبودم، ولی قبول کردم  که باید بیشتر مواظب بودم و کل مبلغ خسارت وارد شده به دوربین رو عهده دار شدم، که آقای صاحب آتلیه گفت: نه، من تا حالا از کسی خسارت نگرفتم و طبق عرف باید صاحب مجلس پرداخت کنه، حتی اگه صاحب مجلس نده من خودم از جیب میدم. خلاصه با هر مشکلی بود فیلمبرداری رو  با همکاری آقای فیلمبردار انجام دادیم.

 آخر شب دیدم برادر بزرگ داماد که همه کاره مجلس هم بود و اومد شروع کرد به گلایه که چرا شما مواظب دوربین نبودید، بعد مادر داماد اومد و همین گلایه رو کرد و توضیحات من مبنی بر اینکه عروس هم چند درصدی مقصر هست بیفایده بود.توجیه جاری بزرگ عروس از همه خنده دار تر بود. به من میگه: نگاه به هیکل عروس نکنید، ۱۷ سال بیشتر نداره، عقلی نداره که، شما باید مواظب وسایل کارتون میبودید. اعصابم کلی به هم ریخته بود، دیگه این همه مواخذه و گلایه هم کاسه صبرم و لبریز کرد و گفتم: چطور عروس اینقدر عقلش رسیده شوهر کنه، خوب حواسش رو هم جمع میکرد ببینه چکار میکنه. برادر داماد گفت: ما خسارت دوربین رو میدیم، من مردی هستم که پای حرفم هستم. کلا اون مجلس خیلی پر خسارت بود، یک پروژکتور و سه پایه دوربین هم به وسیله مهمونها شکست.

  بالاخره اون مجلس تموم شد وخسارت دوربین رو هم صاحب آتلیه از حساب من کم کرد و گفت هر وقت اون برادر داماد خسارت رو داد من هم میدم به شما.

 خوشحالم که منت هیچکدوم رو سرم نیست. و اگه شما پشت گوشتون رو دیدید اون مرده هم اومد خسارت داد.

نظرات 5 + ارسال نظر
x 1396/07/02 ساعت 06:53 ب.ظ http://malakiti.blogfa.com

چقدر عروس بی فکر وو بی خیال بوده
من 14_15 سالم بود یه روضه می رفتیم پذیرایی می کردم استکان جمع می کردم یه بار یه استکان از دستم افتاد که هیچ ارزشی هم نداشت گریه ام بند نمیومد :|||

ای بابا چی بگم . خود من هم توی اون سن کلی جوشی بودم.

والا من اون قدری که اعصابم از دست صاحب آتلیه خورد شد، از خود عروس نشد!!
همچین اولش گفته بود من خودم میدم، واقعا با خودم فکر کردم آدمای خوب هنوزم پیدا میشن!

من هم توقع نداشتم، ولی موقعیتی پیش اومد که ایشون رو بهتر بشناسم.

مامان طهورا 1396/06/11 ساعت 07:49 ق.ظ

مگه صاحب آتلیه نگفت که من از کسی خسارت نمیگیرم و حتی شده از جیب میدم

خوب آره گفت ولی مثل برادر داماد فقط ژست مردانگی گرفته بود

سلام
راست گفتن دیگه چرا مواظب دوربین نبودین؟

سلام، واقعا چرا مواظب نبودم یعنی چرا مواظب عروس نبودم ؟

دلژین 1396/06/10 ساعت 07:19 ق.ظ http://delzhin.blog.ir

عجب بابا !

فدای سرت خسارت
بعضی ها خونه خراب کنن به قول معروف :))))

درست میگی، خونه خراب کن های طلبکار!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد